دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

46. جامانده از دیروز و امروز

جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۷ ب.ظ

این چند روزه که همسر دوباره حوصله نداشت، من هرچی قربون صدقه اش میرفتم،بهش محبت میکردم، خودمو لوس میکردم، شعر میخوندم خلاصه هرکاری که بلد بودم میکردم یه لبخند خشک و خالی هم بهم تحویل نمیداد. چهارشنبه شب که رفتم خوابیدم صدای خندوانه و جناب خان میومد و صدای خنده های از ته دل همسر . گفتم خداروشکر جناب خان هست که بخندونتش من که نمیتونم :(

دیروز ساعت 5 تو اصفهان با مامان حرف زدم گفت خواهرشوهرت یک ساعت دیگه میاد خونه ما یه سری بزنه. امروز صبح ساعت 11 زنگ زدیم احوالشونو با همسر بپرسیم هنوز اونجا بود 0_0 مگه خونه خالته؟ به معنای واقعی کلمه حسودیم شد. حتی گریم گرفت من سه ماه رنگ خونه بابامو ندیدم این خانوم اونجا داره واسه خودش کیف میکنه. خیلی خیلی خیلی حسودیم شد یادم نمیاد آخرین بار کی به یکی حسودی کردم ولی حالم گرفته شد شدید.یه کمم اشکم دراومد ولی خودمو کنترل کردم خیلی همسر حوصله داره منم که خودمو ببازم بیا درستش کن. بعد مادرشوهر اس داد نهار بیاید بالا آش درست کرذم من که از قیافم معلوم بود حوصله ندارم . اصلا چرا هروقت اونا میگن باید بریم خب یه بارم میتونیم بگیم نه نمیایم . مثل خودشون که چندبار پیش اومده ما دعوتشون کردیم لحظه آخر گفتن ما حوصله نداریم. همسر گفت من اس میدم کار داریم نمیایم یه نفس راحت کشیدم میخواستم امروز دوتایی خونه باشم همیشه تا 9 شب تنهام. یک ساعت بعدش زنگ خونه به صدا دراومد خونه ماهم به هم ریز اصلا شرایط خوبی نبود و مطمئن بودیم که اونان به بهونه آش آوردن اومدن همسر گفت درو باز نمیکنیم ولی هی زنگ پشت زنگ دیگه بدو بدو همسر لباس پوشیده درو باز کرده فکر کنم فهمیدن نیان تو بهتره دیگه رفتن..

اینترنتمونو قطع کردیم دوشنبه قطع میشه کلا، البته شاتل ثبت نام کردیم که نمیدونم چه فاصله ای این وسط میوفته ولی من طاقت دوری وبلاگمو ندارم اینجا همه حسامو راحت مینویسم حتی اگه آدم بدجنس و بداخلاقو نامهربونی به نظر بیام. نگران نیستم کسی ناراحت بشه. نگران نیستم دیگه دوستم نداشته باشن . دوستای واقعی دارم :)

۹۴/۰۷/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۲)

خوبی وبلاگ همینه!
(:)
پاسخ:
اوهوم :)
خندوانه چهارشنبه ی جاش خیلی خنده دار بود! اونجا که فهمیدن جناب خان بارداره! :))
دوستای واقعی توی دنیای واقعی داشتن خیلی بهتره ولی:)
پاسخ:
من که ندارم متاسفانه :(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">