دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

152. پیچ گوشتی

شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۴۴ ب.ظ

چند روز پیش یه کاغذ تو اورژانس جا گذاشتم وقتی بعد کلی فکر کردن یادم اومد آخرین بار کجا جاش گذاشتمش و رفتم دیدم نیست. همه هم به اتفاق میگفتن یادشونه که روی این میز بود ولی دیگه نیست و نابود شده بود...کلی گشتیم نبود که نبود منم بیخیال شدم و اون کاغذو گفتم دوباره برام بفرستن.

امروز رفتم یه مانیتور براشون ببندم پیچ گوشتی چهارسومو جا گذاشتم. این دفعه خیلی زود فهمیدم و بدو بدو برگشتم بازم نبود. این دفعه دیگه شاکی شدم که یعنی چی؟ بازم این دفعه همه به اتفاق میگفتن تا همین چند دقیقه پیش روی این تخت بود. تقریبا اورژانس رو سرشون خراب کردم کلی دعوا که همین الان بگردین برام پیداش کنید اگه یه کم دیگه ادامه میدادم دکترم یه تکونی میخورد.

رفتم دنبال کارام رئیس دیدم داشت با تلفن حرف میزد و پیچ گوشتی من دستش بود. موقع اون دعوا کردن من رئیس نبود یعنی اون از قبل پیچ گوشتی برداشته بود.یهو با ذوق گفتم وای پیچ گوشتی ام :) رئیس درحال تلفن حرف زدن یه سر واسم تکون داد به نشانه تاسف که چقدر شلخته ام ... صبر نکردم تلفنش تموم بشه گرفتم و رفتم. از اتاقم زنگ زدم اورژانس که پیچ گوشتی ام پیدا شد نگردین. یه ولوله ای برپا شد که نگو . یکیشون میگفت مردم اومدن خرید عید ما رفتیم تو خیابون کیفاشونو میگردیم به خاطر شما :)))))

خانه تکانی نوشت: آشپزخونه تموم شد هورررااااا. مونده بقیه خونه. امروزم استراحتم :)

۹۴/۱۲/۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">