دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

196. آقا چه هوایی شده!

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۲۸ ب.ظ
این روزا یه هواییه عالیییییی خنک و بهاری همه جا سرسبز، سر ظهرا یهو بارون میگیره شبا رعد و برق میزنه.واقعا اردیبهشت که میشه زمین خدا میشه یه تیکه بهشت حالا هرجا که میخواد باشه. حیاط بیمارستان پر از این گل یاس ها البته من خیلی هول هولی عکس گرفتم ولی یه ردیف از این درختا هست و با نم بارون که قاطی میشه یه بویی تو هوا میپیچه که آدمو کاملا مست میکنه.... یه نفس عمیق که بکشی میری تو ابرا. واقعا این لحظات عمرمو با هیچی عوض نمیکنم خدایا شکرت.دیروز منتظر بودم همسر بیاد دنبالم یهو برگشتم که پشت سرم  با این صحنه روبه رو شدم.یه لحظه زبون خودم بند اومد واقعا قشنگی و عظمتش تو عکس نیست. شب به همسر نشون دادم خیلی خوشش اومد گفت بذار بفرستم واسه دوستم. این دوستش یه کانال تلگرام داره به اسم کانال .... ها (اسم این شهر) خیلی عکسای ناب میذاره فقط و سوژه های جالب. خبر الکی نمیذاره تبلیغ بیخود نمیذاره. تعداد اعضاشم واقعا زیاده اما من چون خودمو اهل اینجا نمیدونم تو این کانال عضو نیستم. خلاصه فرستاد و طرف خوشش اومد گفت جالبه و گذاشتش تو کانالش من اینقد ذوق زده شدم ^_^ ولی خب  به خواست خودمون اسم همسر به عنوان ارسال کننده گذاشت.
ما تو بیمارستانمون یه دستگاه اکو قدیمی داشتیم (اصول کارش مثل سونوگرافیه ولی مخصوص قلب)که تو آبان خراب شد و چون هزینه تعمیرش نزدیک 50 میلیون میشد دیگه ارزش تعمیر نداشت. از قبل خیلی پیگیر گرفتن یه دستگاه جدید از دانشگاه بودیم که با این بهونه تونستیم یه دونه خیلی جدید و پیشرفته شو واسه بیمارستان بگیریم.دستگاه قدیمیه درسته خراب بود ولی رو یه سری مدها کار میکرد برده بودیمش تو بخش ccu که دکتر همونجا هم کارش یه کم راه بیفته. خودش گفته یه سری آی تم هارو میتونم باهاش تشخیص بدم.امروز رفتم ccu و icu بازدید ماهیانه. تو یه اتاق که تقریبا انبارشونه پشت در یه چیزی دیدم که واقعا قلبم تیر کشید. دیدم پشت در (دقیقا پشت در) دستگاه گذاشتن روشم چندتا جارو دسته بلند و تی و چندتا خاک انداز و سفتی باکس و ... دیگه فقط اینارو دیدم شوکه شدم.مسئول دوتا بخش صدا کردم خودشونم وا رفتن. گفتم این چه وضعیه اگه استفاده نمیکنید تحویل انبار بدین. فقط 4 تومن پول پرینترشه. حیف دیر به فکرم رسید که عکس بگیرم البته گرفتم ولی خدمه دید بعدا مسئول آی سی یو گفت رئیس چرا عکس گرفتی؟ واقعا نمیخواستم به کسی نشون بدم فقط میخواستم برا دوستام بفرستم بخندیم ولی خب چون خیلی اصرار کرد همونجا پاکش کردم. حیف شد وگرنه الان یه عکس میذاشتم با این مضمون " این اوضاع یه دستگاه صد میلیونی تو بیمارستان ما" !!!!!
۹۵/۰۲/۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۴)

عکس نمیگرفتی خب. فکر میکنن شاخ شدی واسشون
پاسخ:
باید بترسن اتفاقا یه کم بیشتر مواظب باشن اصلا رعایت نمیکنن مخصوصا خدمه.
ممنونم از جوابت به خصوصیم
آخه واس خودت میگم. یه وقت خدا کرده زیرابتو نزنن
پاسخ:
اولا همش مراعات میکردم ولی هیچ کارم پیش نمیرفت فهمیدم باید نشون بدی توام میتونی.
باید ازت بترسن.
چه مناظر قشنگی عالییییه
موافقم هرچی با اعتماد بنفس و محکم بریم جلوو بیشدر بهمون بها میدن:)
پاسخ:
وای آره واقعا هوا عالیه :)
بله اولا که خیلی مهربون بودم باهاشون همه اتفاقای بیمارستان تقصیرمن بود 0ـ0 مانیز رویه خود را عوض کردیم.
به به چه عکس قشنگی خانوم مهندس ... واقعا که بعضی جاها اهمیت نمیدن ..دلم تنگ شده بوود برا اینجااااااا بوووس
پاسخ:
سلام کجایی شما خانوممم...خوش اومدی عزیزم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">