دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

303. نمیدونم عنوان چی بذارم :/

چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۵۶ ق.ظ

دیروز عصر مامانم زنگ زد با یه عالمه خبر خوب... اولیش اینکه کسری بسیج داداشمو حساب کردن و اول بهمن سربازیش تمومه :) که خبر خیلی خیلی خیلی خوبی بود. دوم اینکه عروسمون علاوه بر اینکه مامان شده خاله هم شده :) خیلی خوشحال شدم....

راستش من با بابام خیلی رسمی ام معمولا هفته ای یک بار اونم جمعه ها که با همسر هستیم باهاش صحبت میکنم. مثلا خیلی پیش نیومده گوشیم زنگ بخوره و اسم بابام روش بیفته! اینقدر که بعد از نزدیک 5 سال هنوز بعد اسم شوهر من یه آقا میذاره! جمعه که زنگ زدیم خونه و نبود و دیروز مامانم گفت بابا هم اینجاست بیا صحبت کن. طبق معمول سلام و احوال پرسی. بله ما خوبیم. شما خوبید؟ و ... بعد گفتم مبارکه پدر بزرگ شدید. گفت بله اینا یه کم عجله داشتن. شما مامان نشدی؟

نه... من مامان نشدم!

اخ چقد سخت بود گفتن این جمله اونم به بابا. یه دفعه بغض گلومو گرفت. تمام سعیمو کردم صدام عوض نشه و خداحافظی کردم. همینجوری اشک بود که میومد پایین. فقط به خاطر یه جمله! خیلی سنگین بود برام. خیلیییی!

خبر بد: خواهر شوهر بزرگه داره برمیگرده. اهههههههههههه دلم نمیخواد ببینمش. اصلا چه کاری بود اینا رو دعوت کنم!!! دوسشون ندارم.تازه دیشب مادرشوهر فرمودن. آجی خییییلی حساسه و زودرنج باید حواسمون باشه! 0_0

ما هم که آدم نیستیم!!!

۹۵/۰۸/۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۴)

دیر و زود داره سوخت و سوز نداره. ایشالا به زودی توام خبر مامان شدنتو میدی. مصلحت خدا رو که نمیشه دونست دوستم
پاسخ:
ان شالله
سلام
1. چه جالب! خواهرا باهم مامان شدن :)
2. ما هم همینجوری هستیم! رسمی نیستیم ولی واسه احترام ی آقا و خانم کنار اسامی میاریم...ب دوماد بزرگه آقا+اسم و به کوچیکه اسم+آقا میگیم همه مون، عروس هم که نداریم ببینیم چطور صدا میزنن (میزنیم) :دی
3. واقعا اینقدر حساسید بهش؟! ...!!!
4. پس خودش رو واسه تولد رسوند! :))
پاسخ:
1. بله خیلی جالبه فکر کنم خواهرش خیلی وقت بود میخواست و نمیشد واسه همین عروس ما ترسید و دست به کار شد. الانم که خداروشکر باهم اند.
2. آخه شوهر من مثل پسرش میمونه اسمشم بگه طوری نیست به نظرم!
3. به چی یا کی؟
4.ایشششش آرههههههههههه
شنیدن "مامان شدی" و حرف در موردش؟
پاسخ:
 بله به شدت روی این جمله حساس شدم مخصوصا اینکه فکرم درگیرشه و خیلی فشار و استرس رومه :(
ببین الکى ذهنتو درگیر کردى به خدا
مدت زیادى نیس که تصمیم گرفتید براى بچه
پس الکى استرس نده به خودت
همین استرس یک عامل هست که اون اتفاق دیرتر بیفته

اههههه اههههه به خواهرشوهر بزرگه😂😂
پاسخ:
استرس ندارم برامم مهم نیست ولی جواب دادن به سوالای بقیه خیلی اذیتم میکنه😣

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">