دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

309. شاید سفر

يكشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۴۷ ق.ظ

شاید یه سفر دو سه روزه بریم اول تصمیم گرفتیم بریم همدان واسه اربعین که تعطیله.برنامه ریزی هم کردیم بعد همسر گفت نه این خوب نیست بذار واسه اول آذر اون موقع هم تعطیلی هست :/ حالا ببینم کنسلش میکنه یا نه.

یه اشتباه محض کردیم. یعنی همسر جان کرده هم به بابام هم به داداشم اعلام کرده ماهم تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم. حالا من دم و دقیقه باید جواب بدم که حامله هستم یا نیستم :/ دیروز داداش و زن داداشم زنگ زدن که بگن صدای قلب بچشونو شنیدن و اینکه خواهر زن داداشم دوقلو داره احتمالا. بعد میگه شما چه خبر؟ خبری نیست هنوز؟ همچنان در تلاشین؟

0_0 چی بگم بهش. خجالت نمیکشی جلو داداشم این حرفا رو به من میزنی. حالا به همه جواب میدم، جواب این دوتا هم باید بدم!!!!

۹۵/۰۸/۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۲)

خوبه ما از همون اول خانواده خودم (خواهرام و خاله هام) فهمیدن ما بچه می خوایم! دیگه الان خونه خودمونم که می رم سوال جواب میشم:/
پاسخ:
وای وای خیلی بده
کلا منم نسبت به این سوال حساس شدم چندبار همکارام ازم پرسیدم انقدر یه دفعه من ریختم بهم و حالم گرفته شد دیگه نمیپرسن :/
اربعین چِش بود؟! اول آذر که فردای اربعینه (فردای امروز)!
در مورد بقیه متن هم ایجوریم :|
:)
پاسخ:
حواسمون نبود پدرشوهر گوسفند میکشه باید میموندیم.
منم همینطور :/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">