دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

315. توهم دارن ملت

سه شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۴ ق.ظ
یه خانواده ای هست دوست خانوادگی مادرشوهر که من ازشون خوشم نمیاد. یه بارم به زور منو بردن خونشون سفره نمیدونم چی چی داشتن...الان فهمیدم واقعا ازشون خوشم نمیاد. چند روز پیش مادرشوهر زنگ زده احوال شونو بپرسه و ببینه دخترش زایمان کرده یا نه. اوناهم گفتن شما که میدونی دختر ما زایمان کرده! مادرشوهر گفته نه از کجا میدونم؟ گفته عروست که میدونه! مارو دیده اصلا هم تحویلمون نگرفته به روی خودشم نیاورده 0_0 جانم؟؟؟؟؟؟؟ من دیدم و به روی خودمم نیاوردم؟ من کجا دیدم؟ خب من حواسم نبوده شما که دیدین؟ میمردین یه چیزی بگین؟ تازه طلبکارم هستین؟
تازه خواهرشوهرم فرمودن آره ماهم تابستون یه بار بیمارستان بودیم تو چندبار اومدی رد شدی محل ما ندادی 0_0 میگم خب چرا صدام نکردین؟
ملت با خودشون درگیرن توهم دشمنی با همه دارن. دوستام میگن حتما به موقعیت تو حسودی میکنن خودشون اگه جای تو بودن کسی تحویل نمیگرفتن!
چه حرفا؟ کدوم موقعیت؟ فقط میخندم به طرز فکر مسخرشون...هرجور دلشون میخواد فکر کنن مهم نیستن.
گفتم سرما خوردم؟؟؟؟ سرما خوردم :(
۹۵/۰۹/۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۳)

۰۹ آذر ۹۵ ، ۰۹:۲۱ علی اسفندیاری
سلام 
نه خود درگیریه نه توهم دشمنی 
بلکه تضاد فرهنگ هاست ما خارج از فرهنگ عمومی جامعه بزرگ شدیم ما بیشتر از جامعه از تلویزیون شبکه های اجتماعی تاثیر گرفتیم برای همین با فرهنگ بومی تقریبا بیگانه هستیم فرهنگی که همه از همه چیز هم میرسیدن و اطلاع داشتند و آنقدر در اینکار متبحر میشدند که با یک نگاه کردن و شنیدن یک جمله هنوز تموم نشده فقط با لحن بیانش سیر تا پیاز طرفو حرفشو هدفش و.... برا خودش تحلیل میکرد 
این برای ما که طوری زندگی کردیم که بیشتر سرمون تو لاک خودمون بوده یه خورده عجیبه 
همینقدر هم برای اونها عجیبه چون از همه چیز اطلاع دارند و اینکه یه زن از همه چیز اطلاع نداره براشون عجیبه 
پاسخ:
دقیقا همینه همیشه تعجب میکنم چطوری اینقد همه چیز همو میدونن ولی من توی عروسی همه رو نمشناسم فقط میرم و برمیگردم.
البته به نظرم کار اونا اشتباهه!
من هم چند بار از این موارد برام پیش اومده که واقعاهم ندیدم و یوقتایى حتى فکر کردم طرف اینو گفته که فقط یک چیزى گفته باشه
و گرنه به قول تو خوب اون بیاد جلو  یا خبر مرگش یک دمپایى چیزى پرت کنه و خبر بده که حضور داره :)))

+نمایشگاه تو ارومیه بود
من براى همراهى دوستى رفتم و نقشم این بود که سوال کنم و جوابها رو گوش ندم 😂😂
پاسخ:
دمپایی خوب اومدی
چه جالب
من عاشق این نمایشگاههام :))
سلام
وای! پستتون واسه سه شنبه س یعنی دومین روز تعطیلات من و الان ک من نظر میدم اخرین روزشه ;-(
خواهرشوهر خوبه گفت یا خوب تره؟!!! :))
نگفته بودید سرماخوردید! 
پاسخ:
سلام الانم که من جواب میدم احتمالا دیگه سرکار تشریف دارید :)
خواهرشوهر بزرگه :)
همچنان صدام سرماخورده است :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">