72. پدرشوهر
پدرشوهر یه درد مفصل همیشگی داره، چند روز بود کمرشم درد گرفته بود که خودش میگفت مثل درد همیشه ام نیست شاید دیسک کمرمه.... 3روز پیش رفته بود دکتر اونم بهش یک سری مسکن قوی داده بود. میدونید نتیجه اش چی شد؟ امروز با یه درد شدید آوردنش اورژانس و فهمیدیم که معده اش سوراخ شده. بله به همین راحتی و نصفه عمر شدن همه ماها.چون این قرصا رو باید با یه قرص دیگه میخورده که دکترش بهش نداده بود. امروز همسر زنگ زد که ما داریم میایم بیمارستان منم زودتر رفتم اورژانس به رئیس گفتم چی شده گفت باشه. بعد که پدر شوهر آوردن همه بچه های اورژانس واقعا سنگ تموم گذاشتن. دست همشون دردنکنه. منم این وسط یه حرکت اکشن کردم . همسر ماشین از رو رمپ آورد بالا در اورژانس بعد باباشو بغل کرد تا ویلچر بیارن برد تو منم دیدم ماشین روشن دراشم باز. اونجا هم هر لحظه ممکنه آمبولانس بیاد. نشستم پشت فرمون و از اون طرف رمپ اومدم پایین و تو خیابون پارک کردم. یادم باشه یه پست درمورد رانندگی کردنم بنویسم. همسر به هیچ عنوان نمیذاره من رانندگی کنم. همیشه شبا که هیچ کس تو خیابون نیست مثل بچه ها باید بشینم تازه تمام مدتم سرم داد میزنه. منم اولا مقاومت میکردم میگفتم بالاخره تموم میشه و بهم اعتماد میکنه بعدش که دیدم نخیر ایشون به رانندگی ما رضایت نمیده برای استحکام روابط خانوادگیمون بیخیال رانندگی شدم، از بس دعوام میکرد. جالبه تو همون وضعیتم اومده دنبالمو دعوام میکنه که چرا نشستی:) خلاصه تشخیص سریعا داده شد و دکتر گفت اورژانسی باید عمل بشه تصمیم با خودتون که ببرید اصفهان یا نه؟ ماهم فکر کردیم دیدیم دو ساعت تا اونجا راه بعد بریم کدوم بیمارستان کی پذیرش کنن و بیفتیم زیر دست این رزیدنتا و کلی بدبختی. اینجا متخصص همین الان عمل میکنه و خلاص. بالاخره با کلی مشاوره قلب و اکو و این حرفا رفت اتاق عمل (آخه آسم داره همه نگران بودن) موقع اتاق عمل رفتن خیلی عین فیلما من دست پدرشوهر گرفته بودمو همراه تختش میرفتم و چشم ازم برنمیداشت و قربون صدقش میرفتم که الان خوب میشی الان که بری تو اتاق همه چی تموم میشه و ..... خیلی احساسی بود صحنه کلی گریه کردم. جالبه با این که مادرشوهر و خواهر شوهر و عموهای همسر بودن این صحنه عاطفی واسه من پیش اومد. راستش تا عمل تموم بشه من نصف عمر شدم هر نیم ساعت زنگ میزدم اتاق عمل . سری آخری که گفتن به هوش اومده و بردنش ریکاوری یه نفس راحت کشیدم.الان تو آی سی یو . امشب تحت نظر تا بعدش ایشاله بره تو بخش و مرخص بشه. واسش دعا کنید.....
دکتر بعد عمل گفت دقیقا معدش سوراخ شده بود . میگفت کاش عکس گرفته بودم بهتون نشون میدادم...