108.طوفان در راه است
دیروز صبح رفتم تو سایت ببینم اصلا کجا باید امتحان بدم،دیدم اا شروع شده اومدم برم توش تا کد ملی مو زدم نوشت که اشتباه است. از معاونت درمان و آموزشمون پیگیری کردم دیدم که این آقایی که پیمانکار ماست و ما باهاش قرارداد بستیم هیچ مدرکی از من به کارگزینی نداده و اسم منم هیچ جا ثبت نیست. زنگ زدم بهش که مرد حسابی برو کار منو درست کن گفت باشه. دیدم امتحان امروز که مالیده یه اس ام اس دادم به مهندس آی تی که من نمیتونم به جات امتحان بدم. متن پیام دقیقا این بود:
سلام آقای ع من امتحان نمیدم، شما به امید من نمونید.
فامیلیم
حالا نمیدونم چرا بی تربیت جوابمو نداد. البته دیدم که تلگرام و اینا هست.به هر حال مهم نیست.
امروز تعطیله به نظرم خیلی تعطیلی خنک و بی مزه ایه من هزار تا کار دارم. نمیشد ولادت باشه ما سرکارم بریم؟
صبح همسر پیام داد مامانم آش پخته بریم یا بیارم خونه بخوریم. گفتم هرچی خودت دوست داری گفت تو بگو.باز گفتم هرچی تو بگی. شروع کرده که چرا عصبانی هستی؟منم گفتم برنج خیس کردم گوشت گذاشتم بیرون. چیکارشون کنم؟گفت غذا تو بپز. حالا من کوفته درست کردم که چندتاشونم وا رفته گریهههههههههههههه حوصله غر غر ندارم.
راستش ازش ناراحتم و چون علت ناراحتیمو نمیگم همش دعوامون میشه. من از اینکه همسر به من هدیه تولد نداده یا اصلا برام چیزی نمیخره خیلی ناراحتم. از اردیبهشت تا الان مونده رو دلم. یعنی اینقد پول نداشته؟ چرا برای خواهرش هدیه تولد گرفت؟ حالا هرچقدرم کم. حاضر نیست 5 هزار تومن واسه من هدیه بخره. امروزم بهم پیام داد 50 گیگ 60 تومن اینترنت واسه مغازه خریده.پس پول داره واسه من نداره.
حالا احتمالا بیاد خونه از این که نرفتیم خونه مامانش اینا ناراحته و کوفته های وا رفته منو ببینه غر بزنه. طوفان در راه است.