115. مردود
دیروز نزدیکای ظهر همسر زنگ زد یه کاری داشت خیلی بی حال بود گفت چیزیم نیست. تو دلم گفتم نکنه جوابای آموزش و پرورش اومده؟ من که اصلا تا حالا چیزی در این مورد چک نکرده بودم رفتم تو سایت سنجش دیدم نه خبری نیست. دوباره رفته بود تو این فازاش. ظهرم اومد دنبال من همونطوری بود. بازم بد رانندگی کردن بازم فحش. بازم سرعت بالا و بوق زدن واسه بقیه. یه جا پشت سر سرویس همکارای من کلی بوق زد که برو کنار و بعد باسرعت سبقت گرفت و فحش داد و رفت... همه هم رنگ ماشین مارو میشناسن اینقد تابلوئه..
ظهر نخوابیدم . یه مدته فکر میکنم غذاهام دیگه خوشمزه نیست اعتماد به نفسم اومده بود پایین از همون موقع شروع کردم قورمه سبزی بار گذاشتن. تا شب یه خورشت جا افتاده و سالاد و برنج زعفرونی داشتیم. همه کارامو کرده بودم زیر غذام کم بود.ظرفامم شسته بودم. همسر اس ام اس داد "مردود" ... نو دلم گفتم الکی میگه رفتم چک کردم دیدم جوابا اومده و مردوده.
اومد خونه ناراحت نبود بیشتر واسه پولایی که داده بود و روزایی که مغازش بسته بود حرص میخورد. البته فحشم چاشنیش بود.بعد شام رفتیم خونه مادرشوهر اینا و برگشتنی نمیدونم سر چی باز همسر داشت فحش میداد بهش گفتم چرا اینجوری حرف میزنی؟ من خیلی از این رفتارت ناراحتم. گفت چی میگی؟ تنها کاری که میتونم بکنم و دلم میخواد و خلاصه که گفت اصلا تغییرش نمیدم تازه ناراحتم شد کلی هم واسه من قیافه گرفت. گفتم عین نقل و نبات فحشای خواهر و مادر میدی مگه مجبوری؟ موقع فوتبال دیدن و رانندگی کردن و ... میگه وقتی طرف عین گاو رانندگی میکنه باید بهش گفت گاو . میگم اصلا تو عجلت چیه که همه باید برن کنار تا تو بری؟ گفت برو بابا و جوابمو نداد .. گفتم وقتی تو میگی من از فلان رفتارت خوشم نمیاد من گوش میدم و اگه تکرارش کنم تو ناراحت میشی.پس توام عین من باش.ولی فایده نداشت.خیلی ناراحتم. البته الان قهر نیستیم ولی من ناراحتم از این رفتارش که قرار نیست عوض هم بشه.