156. شب تنهایی
پنجشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۹ ب.ظ
همسر رفته عروسی دوستش اصفهان تا برگرده طول میکشه منم دارم چمدون میبندم و کارامو میکنم سفره هفت سینمونم چیدم ولی یه سین کم دارم. ماهی هم نگرفتیم اول چون من خیلی بدم میاد و بعدشم اینکه ما نیستیم و میمیره بیچاره.... ولی باید تو خونه هفت سین باشه دیگه.
چقد دلگیر تنها تو خونه... لباسای خودمو جمع کردم. لباسای سرکارمم شستم میخوام اتو کنم واسه روزی که برگشتم آماده باشن.خوابمم میاد شدیددددد.
دلم گرفته بود گفتم یه پست بذارم ببینم چند نفر تحویلم میگیرن :)
۹۴/۱۲/۲۷