312. سفر بی سفر
دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۰ ب.ظ
مسافرت نمیریم. همسر جان میگه تازه داریم پس انداز میکنیم. همین اطراف بریم که شب برگردیم نه اینکه جایی بمونیم. حالا تو این سرما منم چه گیری دادم :/
البته همون پیشنهادم میدونم عملی نمیشه! دیگه اینکه احتمالا همسر و دوستاش هفته آینده برن کویر.. من خودم خیلی استقبال کردم و خیلی تشویقش کردم که بره حتما. حالا یه شب من تنها میمونم احتمالا برم خونه پدر شوهر :/
دیروز کارای اعتبار بخشی بردم خونه چه پیشرفتی داشتم. هم تمرکز داشتم و هم اینکه خیلی وقت داشتم. تو بیمارستان که نه اینا پیش میرفت نه بقیه کارامو میکردم. حالا خوشحالم هفته دیگه هم دو روز تعطیله بشینم یه ذره کارامو سر و سامون بدم :)
هنوز واسه جشن عقد رفتن مرددم. چیکار کنم؟؟؟؟؟؟
۹۵/۰۹/۰۱
افرین به کارمند وظیفه شناس:)
خانمی هرطور دلته تصمیم بگیر.
اما فکر کنم یه بار برا همیشه این غول رو شاخشو بشکن :|
برو عروسی و خوش و خررررم هرکی هم پرسید بهش بگو شوهرم نظرشه بچه کم مسئولیت نداره که باید شرایطش جور شه بعد!
فامیلای خودتونن می تونی برا این که زبونشون بسته شه بندازی به پای شوشو
از قبل با شوشو هماهنگ کن البته
(هانی بدجنس می شود.خخخ)