362. چه سیزده به دری!!!
سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۵۷ ب.ظ
میخواستم از خاطرات سیزده بدرم بنویسم دیدم یه سری آدما لیاقت ندارن اسمشونو تایپ کنم و اعصابمو به خاطزشون بهم بریزم. اونا بلدن تو روت بخندن بعد روز بعدش برن مغازه شوهرت مخشو بخورن. ظهر شوهرت عین شمر ذل جوشن بیاد دنبالت تو خونه نهارتو کوفتت کنه یه دعوای حسابی راه بندازه و بگه. کی گفته قراره هرچی تو میخوای بشه؟ 0_0 تو حق نداری تو یه جمع نظر بدی هرچی بقیه گفتن! با داد و بیدادددد. میگم مگه من چیزی گفتم نظری دادم؟ میگه چرا فلان لحظه اخم کرده بودی ؟؟؟ خواهرم با ناراحتی رفته دانشگاه.............به درک که ناراحت شده. انگار که خواهرش از آسمون افتاده انگار من برادر و پدر ندارم.
میگم تو خودت آدمی هستی هر وقت میریم خونه ما دو روزش اعصابت خورده عین برج زهرمارزی سر چیزای الکی. منم همش باید نازتو بکشم آبرو ریزی نشه. هوار میزنه مگه من به کسی چیزی میگم همینجوری ناراحتم. میگم مگه من چیزی گفتم؟؟ حالا فکر میکنین این سری دقیقا روز عید چرا برج زهرمار شده بود. مرد گنده به من میگه من زورم گرفته! من از زندگی داداشت زورم گرفته! حالم بهم خورد از شخصیتی که شوهرم داره!
بعد ما روز سیزده به در تا ساعت 3 تو خونه ایم . هرکی یه گوشه دراز کشیده بعدم پا میشن میگن ما داریم میریم دخترمونو برسونیم دانشگاه شما هرجا دوست دارین برین 0_0 خب مریضین از کله سحر پیام میدید بیاین خونه ما سیزده به در دورهم باشیم. منم هیچی نگفتم ولی خب ناراحت بودم. دیدم شوهرم چقد هوای دل زنشو داره. تازه یه دور شستشوی مغزیشم کردن یه دورم هوار هوار واسه من راه انداخته.... حالمو همشون بهم زدن.
دیروز عصر که تنها بودم خدا میدونه چقد گریه کردم. زد به سرم برم، یعنی توخونه بابای من واسه من یه نفر جا نیست؟... چقد دیگه باید داد و هوار بشنوم که چرا فلان موقع اخم کردی هیچی نگفتی اینجوری نشستی این حرفو زدی منظورت فلان چیز بوده 0_0
شوهر خاله زنک به درد عمه اش میخوره! دیشب اومده مثلا دیگه عصبانی نیست. اونم دردش چیز دیگه ای!
چند ماهه هست که با کوچکترین حرکتی منفجر میشه، میشه یه آدم دیگه با چنان بی ادبی و تنفری با من حرف میزنه . هرچی دلش میخواد میگه. سر چیزای بیخود. چی شد که اینقدر متنفر شد از من؟ من که عوض نشدم؟ چیزی تغییر نکرده. ولی بقیه خوب بلدن برن شستشوی مغزیش بدن. من بدم که هیچ وقت بد کسیو به شوهرم نمیگم همیشه سکوت میکنم. حالم داره بهم میخوره از همه چیز و همه کس!
تو حال نشستم با دوستم تو تلگرام چت میکنم اشک که داره از چشمام میاد. یه آقایی هم اونور نشسته رو مبل داره تلویزیون نگاه میکنه فکر نکنم نسبتی با من داشته باشه وگرنه شاید حداقلش میپرسید چیزی رفته تو چشمت؟
بهش میگم روز زن یه جمله به من نگفتی میگه همینه که هست! بماند واسه مامانش چیکار کرد البته وظیفشه ولی منم زنشم....خسته شدم.
میگم تو خودت آدمی هستی هر وقت میریم خونه ما دو روزش اعصابت خورده عین برج زهرمارزی سر چیزای الکی. منم همش باید نازتو بکشم آبرو ریزی نشه. هوار میزنه مگه من به کسی چیزی میگم همینجوری ناراحتم. میگم مگه من چیزی گفتم؟؟ حالا فکر میکنین این سری دقیقا روز عید چرا برج زهرمار شده بود. مرد گنده به من میگه من زورم گرفته! من از زندگی داداشت زورم گرفته! حالم بهم خورد از شخصیتی که شوهرم داره!
بعد ما روز سیزده به در تا ساعت 3 تو خونه ایم . هرکی یه گوشه دراز کشیده بعدم پا میشن میگن ما داریم میریم دخترمونو برسونیم دانشگاه شما هرجا دوست دارین برین 0_0 خب مریضین از کله سحر پیام میدید بیاین خونه ما سیزده به در دورهم باشیم. منم هیچی نگفتم ولی خب ناراحت بودم. دیدم شوهرم چقد هوای دل زنشو داره. تازه یه دور شستشوی مغزیشم کردن یه دورم هوار هوار واسه من راه انداخته.... حالمو همشون بهم زدن.
دیروز عصر که تنها بودم خدا میدونه چقد گریه کردم. زد به سرم برم، یعنی توخونه بابای من واسه من یه نفر جا نیست؟... چقد دیگه باید داد و هوار بشنوم که چرا فلان موقع اخم کردی هیچی نگفتی اینجوری نشستی این حرفو زدی منظورت فلان چیز بوده 0_0
شوهر خاله زنک به درد عمه اش میخوره! دیشب اومده مثلا دیگه عصبانی نیست. اونم دردش چیز دیگه ای!
چند ماهه هست که با کوچکترین حرکتی منفجر میشه، میشه یه آدم دیگه با چنان بی ادبی و تنفری با من حرف میزنه . هرچی دلش میخواد میگه. سر چیزای بیخود. چی شد که اینقدر متنفر شد از من؟ من که عوض نشدم؟ چیزی تغییر نکرده. ولی بقیه خوب بلدن برن شستشوی مغزیش بدن. من بدم که هیچ وقت بد کسیو به شوهرم نمیگم همیشه سکوت میکنم. حالم داره بهم میخوره از همه چیز و همه کس!
تو حال نشستم با دوستم تو تلگرام چت میکنم اشک که داره از چشمام میاد. یه آقایی هم اونور نشسته رو مبل داره تلویزیون نگاه میکنه فکر نکنم نسبتی با من داشته باشه وگرنه شاید حداقلش میپرسید چیزی رفته تو چشمت؟
بهش میگم روز زن یه جمله به من نگفتی میگه همینه که هست! بماند واسه مامانش چیکار کرد البته وظیفشه ولی منم زنشم....خسته شدم.
۹۶/۰۱/۱۵