366. روز عالی
سلامممممم
یه سلام پر انرژی به خودم
دیروز به خودم گفتم چرا اینقد همش بی حوصله ام؟ نمیتونم مثل قبل شاد و سرخوش باشم همش نیشم باز باشه؟؟؟ چرا نمیتونم مثل قبل به خودم بگم دختر تو چرا اینقدر زیادی خوشحالی؟؟؟؟؟ میخوام دوباره مثل قبل باشم شاد باشم با خودم حرف بزنم بخندم. هرچیزی هم ناراحتم میکنه بهش فکر نکنم.
امروز بعد از مدتها پیاده اومدم سرکار دیگه هوا خوب شده. خوب که نه عالی شده. از خونه که اومدم بیرون دیدم یه عالمه ابر سیاه تو آسمونه واسه اولیم بار خوشم اومد از ابر سیاه، هوا هم خوب بود یه کم بعد بارون نم نم هم شروع شد. رسیدم تو بیمارستان تا انگشت بزنم مسئول اتاق عملمون رسیده بهم میگه خوب صبحا پیاده میای واسه خودت :) هرکاری کردم بهت نرسیدم، ساق پام درد گرفت ولی باز بهت نرسیدم چقدر تند میای!!!!! تند رفتن از مامانم بهم رسیده مثل مامانم تند راه میرم :) خوشحال شدم یه مرد بهم نرسیده.
امروز یه روز عالیییییییییی عالی.عصر میرم اصفهان شاید با دختر دایی ام برم بیرون و یه مانتو برای سرکارم بگیرم.
هوا که محشر شده ادم حیفش میاد از دست بده راه رفتن تو فضاهایی که برگ درختاش رنگ سبز کم رنگ گرفتن
من عاشق بهارم. مخصوصا اردیبهشت.
یادمه یکی از دوستام می گفت وقتی بارون اردیبهشت روسرت بارید اصن از دستش نده! منم اردیبهشت سال 93 دوتا ارزوی بزرگ کردم زیربارونی که با کوچولوها داشتم تو حیاط بازی می کردم. هردوشونم برآورده شد:)
یادمه یکیشون که فرداش خبرشو بهم دادن و اونم انتقالیم به شهر خودم بود. در کمال ناباوری فقط به حکمم نگاه می کردم:)))
یکیشیونم شوشوی گلم بود که درست سال بعدش تو اردیبهشت بهم رسیدیم:)))