چهارشنبه بالاخره رفتم هتل کوثر، معمولی تر از چیزی بود که فکر میکردم. یا اونقدر خاص نبود. البته من که نرفتم توش بگردم صاف سوار آسانسور شدم رفتم طبفه 7 ام بعد سوار آسانسور شدم اومدم همکف و بای بای...
اینم ویو من از طبقه هفتم هتل کوثرکلاسشم خیلی مفید و خوب بود، پذیرایی شونم عالی بود فقط نهار ندادن بهمون :)
خبر بد اینکه مادرشوهر میخواد باما بیاد عروسی که من واقعا حوصلشو ندارم و دلم نمیخواد بیاد (بدجنسم خودتونین)
خبر خوب اینکه حقوق گرفتم و رفتم یه سرویس نقره خریدم چون همه طلاهامو فروختم و کسی نمیدونه و قرارم نیست بدونن نقره است. مثل حلقه ام که نقره است و کسی نمیدونه.البته بماند که دیروز فروشنده داشت یه نقره خوب مثال میزد با یه نگاه گفت مثلا همین حلقه تو دست شما 0_0 گفتم معلومه؟ گفت نه خانوم ما اینکاره ایم :)
عکس سرویسم :)این چند وقته تازه فهمیدم چقد عاشق کارمم . چهارشنبه که اصفهان بودم کلی عذاب وجدان داشتم، همش دلم میخواست فردا بشه برم سرکار. پنج شنبه ساعت نگاه کردم دیدم 12 و ربع خیلی غصه خوردم که داره تموم میشه و باید 1 برم....حالا دلم میخواد زود فردا بشه برم سرکار یه عالمه کار دارم.خانوم مهندس قبلی دیدم گفت بهت خوش میگذره؟بدون مکث گفتم آره خیلی. واقعا هم همینه اینقد همه چی خوبه. همکارامو دوست دارم. محیط کارمو دوست دارم.کارمو دوست دارم. دوستامو دوست دارم. دیگه از خدا چی میخوام :)
دیروز خانوم شهردار تو راهرو منو دید و گفت دو روزه تو فکرتم. چرا اون روز گریه کرده بودی؟ گفتم کی؟ گفت همون روز که جلسه بحران داشتیم. گفتم نه بابا پف کرده بودم :) گفت بالاخره ایشاله که ناراحتی نداشته باشی من به فکرت بودم :)
آقا یه چیزی فکر منو مشغول کرده.یه خانوم دکتر داروساز داریم خیلی تو این بحثای کرمهای جوان کننده و صابون و قرص پوست و از اینجور حرفاست . اونروز تو اتاق بهبود کیفیت بهش سیب تعارف کردیم گفت من نمیتونم بخورم و دهنم اورتودنسیه.خانوم شهردار گفت من همیشه فکر میکردم آبنبات تو دهنته. خندید و گفت نه اورتودنسیه. دندوناش که به نظرم مشکلی نداشت اینم یه چیزی بود تو سقف دهنش. من دندونام تقریبا خرگوشیه(حالا نه خیلی) به من گفت تو هر سنی جواب میده شما به نظرم هم میتونی اورتودنسی کنی هم براشینگ(نمیدونم چیه) حالا کلا اعتماد به نفسم از دست دادم حس میکنم دندونام یه جوریه :( یه بار به همسر گفتم برم اورتودنسی دعوام کرد گفت من خوشم میاد چرا میخوای بری خرابش کنی. منم به شوخی گفته بودم دلم میخواست دقیقا همین جمله رو بشنوم. ولی حالا اعتماد به نفسم کلا نابود شد رفت هوا آخه بقیه هم نگفتن که نه نمیخواد و این حرفتا :(