دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

36.مرگ یه فرشته

سه شنبه, ۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۴ ب.ظ

امروز صبح اولین کاری که کردم رفتم بخش نوزادان ببینم جان فشانی دیروزم جواب داده یا نه، دیدم هنوز همونجاست حالشم بدتره اینقد تند تند نفس میکشید که قفسه سینش کامل بالا و پایین میرفت... گفتن خانوادش نذاشتن. مادربزرگش همونجا بود. گفت : موند که موند. مردم که مرد 0_0 توکل به خدا.

جلو چشم من رضایت دادن و بچه رو برداشتن و بردن...............امان از فقر و بی فرهنگی. امان از ازدواج فامیلی که هیچکی تو کله اش نمیره بابا فامیلی ازدواج نکنین.

یه فرشته کوچولو بود، کاش مال من بود همه زندگیمو فداش میکردم.میگم بود چون حتما تا الان ................

حالم گرفته است نمیتونم بخندم، نمیتونم به چیز دیگه ای فکر کنم انگار یه نفر جلو چشام کشتن. واقعا پدر حق تصمیم گیری واسه زنده موندن بچشو داره؟ این چه قانونیه؟ چرا دکتر نتونست جلوشو بگیره بگه این یه آدم زنده است که شاید بتونه 70 سال زندگی کنه یه عمل کوچیک اول تولد که چیزی نیست........

از جلو چشمم کنار نمیره یه فرشته معصوم کوچولو که تند تند نفس میکشید :(

۹۴/۰۷/۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۲)

جاهل، جاهل است
قرن 1 و قرن 21 هم نداره!!
پاسخ:
درمان هم ندارد
اگه مشکلی نداره به ما هم رمز رو بدید

از طرف آقای مهندس!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">