دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

62. منم یاد گرفتم

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۴۷ ب.ظ

یه تغییرایی کردم که خیلی خوبه. آرامشم چند برابر شده ...مثلا امشب همسر از سرکار که اومد بعد از شام سریع رفت خوابید در این مواقع منم میرفتم میخوابیدم یعنی نمیتونستم بیدار بمونم انگار میترسیدم یا دلم خیلی میگرفت. یا خیلی وقتا اون خوابش میبرد و من بیدار بودم اعصابم خورد میشد و خیلی وقتا گریه میکردم ...نمیدونم چرا اینجوری بودم؟

میدونین از همون اول اول همسر همه زندگی من بود ولی من همه زندگی اون نبودم . اون یه چیزایی واسه خودش داشت مثل تنهاییش حریم خصوصیش و تفریحاتش.. ولی من خودمو کامل وقف اون کردم دوستامو تفریحاتمو و حتی ساعتای زنده بودنمو انگار. ولی کار دست اون میکرد منم باید زندگی کنم. خب اون امروز از صبح سرکار بوده و باشگاهم رفته حوصله نداره بیاد بشینه پیش من قربون صدقه ام بره.همیشه هم که اینطور نیست. بعضی روزاست. حالا من به جای اینکه غصه بخورمو گریه کنم باید درک کنم و لحظه های خودمو خراب نکنم. هیچ اتفاق بدی هم نمیفته ماهنوز مثل روز اول همدیگرو دوست داریم. البته مثل روز اول نه خیلیییییییییییییییییییییی بیشتر. حالا وقتی اون رفت بخوابه من تلویزیون خاموش کردم. چراغای هال خاموش کردم هندزفری گذاشتم تو گوشمو آهنگای مورد علاقمو گوش دادم و رفتم کارای آشپزخونه رو با حوصله انجام دادم. الانم تو یه نور کم که از آشپزخونه میاد نشستم اینجا و هم به آهنگام گوش میدم هم به صدای بارون. هروقتم خوابم بیاد عین بچه آدم میرم میخوابم.

چیزی که کار کردن به من داد اعتماد به نفس دویاره من بود چیزی که دیگه توی من نابود شده بود و واسه هرکاری مدام منتظر تایید دیگران بودم و بیشتر از همه همسر. انتظار داشتم همیشه باهام بهترین رفتارو داشته باشه و همه تنهایی ها و دلتنگی هامو بی حوصلگی هامو سر اون خالی میکردم. حالا میگم خدایا شکرت که اون روزا تموم شد. خدا روشکر همسر دوستم داشت و تحملم کرد ولی واقعا اگه تغییری رخ نمیداد تاکی میتونست تحمل کنه؟؟

حالا هرروز داره اعتراف میکنه که چقد خوب شدم :))))

منم حق داشتم البته ، فکر کنید دو سال تمام از صبح که بیدار میشدم تنها تا ظهر همسر بیاد یه نهار بخوره و بره تا 9شب . خیلی وقتا هم بیشتر تنها بودم. من بودم و یه اینترنت و تلویزیون. نه خانوادم، نه دوست ،نه تفریح ،نه سرگرمی و نه هدفی واسه زندگی....چه افتضاح. چی کشیدم من....حق داشتم شبا خوابم نبره و همش کارم گریه باشه حتی به این فکر کنم که ازدواجم یه اشتباه بوده. من که اینهمه پر انرژی و آزاد و سرزنده بودم یه دفعه توی یه خونه اسیر شده بودم خونه ای که فکر میکردم خونه بخته.منی که همیشه تو شهر بزرگ بودم و حالا تو یه شهر کوچیک زندگی میکردم. این آخریا که همیشه بغض داشتم و چشمام خیس بود یه بار سر سفره به همسر گفتم حتی یه پیرزن 70 ساله بیشتر از من زندگی میکنه. من یه مرده متحرکم تو اوج جوونی............

هییییییی نمیخوام بیشتر یاد تنهایی هام بیفتم .الان روزای خوبی دارم رفیقای خوبی دارم.دیگه حس میکنم تو کارم راه افتادم. همه دوستم دارن و خیلی خوب قبولم کردن. چند روزه هوا عالیه خنک و بارونی.امروز میخواستم برم انبار از ساختمون که اومدم بیرون یه باد خنک اومد و انگار یه دفعه زنده شدم یه نفس عمیق کشیدم و گفتم خدایا شکرت چقدر خنک و خوب :)

حتی مهندس آی تی بیمارستانم که خیلی از من خوشش نمیومد از اون روز که رفتیم کلاس و اومدیم به شدت باهام مهربون شده :)

حالا منم یاد گرفتم یه تیکه از وجودمو واسه خود خودم نگه دارم واسه وقتی که کسی نیست جز خودم. مثل امشب، مثل الان ، مثل این لحظه........

۹۴/۰۸/۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۷)

سلام :) 
اتفاقی با وبتون آشنا شدم اکثر نوشته هاتون خوندم :))
چیزی که منو جذب نوشته هاتون کرد اینه که ای تی خوندید :))
پاسخ:
آی ت؟؟؟؟؟ وقیقا چی خوندید من مسول تجهیزات پزشکی ام آی تی کجابود؟
دوباره سلام :)) رفتم پست های اول اولتون خوندم متوجه شدم اشتباه فکر کردم و مهندسی پزشکی خوندید :)) 
موفق باشید 
پاسخ:
ممنون شماهم موفق باشی خانوم مهندس
بله بله درسته چندتا پست آخر خوندم . اشتباه متوجه شدم :)ببخشید 
http://yadegari901019.blog.ir/1394/06/07/a

البته این واسه قبل از متاهل شدنه فکر کنم :)
پاسخ:
مگه متاهل شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی خوبه. پختگی که کم کم کسب میشه و آدم حسشم میکنه
خداروشکز که همه چیز خوب شده!
خوبه. خوشحالم که خوشحالی
اینو از واقعا میگم
و بابتش از خدا ممنونم

پاسخ:
مرسی عزیزممم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">