دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

123. هتل کوثر

جمعه, ۲ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۳۰ ق.ظ
چهارشنبه بالاخره رفتم هتل کوثر، معمولی تر از چیزی بود که فکر میکردم. یا اونقدر خاص نبود. البته من که نرفتم توش بگردم صاف سوار آسانسور شدم رفتم طبفه 7 ام بعد سوار آسانسور شدم اومدم همکف و بای بای...
اینم ویو من از طبقه هفتم هتل کوثر
کلاسشم خیلی مفید و خوب بود، پذیرایی شونم عالی بود فقط نهار ندادن بهمون :)
خبر بد اینکه مادرشوهر میخواد باما بیاد عروسی که من واقعا حوصلشو ندارم و دلم نمیخواد بیاد (بدجنسم خودتونین)
خبر خوب اینکه حقوق گرفتم و رفتم یه سرویس نقره خریدم چون همه طلاهامو فروختم و کسی نمیدونه و قرارم نیست بدونن نقره است. مثل حلقه ام که نقره است و کسی نمیدونه.البته بماند که دیروز فروشنده داشت یه نقره خوب مثال میزد با یه نگاه گفت مثلا همین حلقه تو دست شما 0_0 گفتم معلومه؟ گفت نه خانوم ما اینکاره ایم :)
عکس سرویسم :)
این چند وقته تازه فهمیدم چقد عاشق کارمم . چهارشنبه که اصفهان بودم کلی عذاب وجدان داشتم، همش دلم میخواست فردا بشه برم سرکار. پنج شنبه ساعت نگاه کردم دیدم 12 و ربع خیلی غصه خوردم که داره تموم میشه و باید 1 برم....حالا دلم میخواد زود فردا بشه برم سرکار یه عالمه کار دارم.خانوم مهندس قبلی دیدم گفت بهت خوش میگذره؟بدون مکث گفتم آره خیلی. واقعا هم همینه اینقد همه چی خوبه. همکارامو دوست دارم. محیط کارمو دوست دارم.کارمو دوست دارم. دوستامو دوست دارم. دیگه از خدا چی میخوام :)
دیروز خانوم شهردار تو راهرو منو دید و گفت دو روزه تو فکرتم. چرا اون روز گریه کرده بودی؟ گفتم کی؟ گفت همون روز که جلسه بحران داشتیم. گفتم نه بابا پف کرده بودم :) گفت بالاخره ایشاله که ناراحتی نداشته باشی من به فکرت بودم :)
آقا یه چیزی فکر منو مشغول کرده.یه خانوم دکتر داروساز داریم خیلی تو این بحثای کرمهای جوان کننده و صابون و قرص پوست و از اینجور حرفاست . اونروز تو اتاق بهبود کیفیت بهش سیب تعارف کردیم گفت من نمیتونم بخورم و دهنم اورتودنسیه.خانوم شهردار گفت من همیشه فکر میکردم آبنبات تو دهنته. خندید و گفت نه اورتودنسیه. دندوناش که به نظرم مشکلی نداشت اینم یه چیزی بود تو سقف دهنش. من دندونام تقریبا خرگوشیه(حالا نه خیلی) به من گفت تو هر سنی جواب میده شما به نظرم هم میتونی اورتودنسی کنی هم براشینگ(نمیدونم چیه) حالا کلا اعتماد به نفسم از دست دادم حس میکنم دندونام یه جوریه :( یه بار به همسر گفتم برم اورتودنسی دعوام کرد گفت من خوشم میاد چرا میخوای بری خرابش کنی. منم به شوخی گفته بودم دلم میخواست دقیقا همین جمله رو بشنوم. ولی حالا اعتماد به نفسم کلا نابود شد رفت هوا آخه بقیه هم نگفتن که نه نمیخواد و این حرفتا :(
۹۴/۱۱/۰۲ موافقین ۱ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۶)

من دندونهام یکم کج بود. دکترم در ایران گفت ارتودنسی کنم دو سه سال طول می کشه تازه باید دو دندون نیشتم بکشم. به جاش لمینت گذاشت. فعلا که خوب بوده.
من اصلا نه طلا دارم و نه نقره. تنها چیزی که دارم یک گردنبند نقره-طلا است که طرح مرغ آمین سریال شهرزاد است. اونم شهرزاد جان آوردند و همسر جان نصف پولش رو دادند که توش سهیم باشند.
پاسخ:
منم چیزای جینگول بیشتر دوست دارم ولی اینجا ایرانه و حرف مردم خودت که میدونی. 

شاد باشید همیشه :)
پاسخ:
شماهم همینطور ممنون :)
سلام 
مبارک باشه واقعاً نقرست چقد قشنگ میتونم بپرسم چند شد قیمت سرویست؟

پاسخ:
سلام عزیزم, مرسی 280 شد.
نگار شما همون نگار دلنوشته های یک زن متاهلی؟ اگه اسمشو درست نوشته باشم.
قشنگه مبارک، نه من وبلاگ ندارم عزیزم . 
پاسخ:
اا پس اشتباه گرفتم. مرسی عزیزم
لامینت برا منم معجزه لبخند هالیوودی رو بههمراه داشت،برو پیش دندون پزشک،در ضمن شوهرمنم دندنای قبل لامینتم دوست داشت،اما من الان اعتماد بنفس خودم رو افزایش دادم
پاسخ:
یه وقتی که پول داشته باشم حتما میرم.
ان شاءالله که خوشبخت بشن
خوبه که از کارتون لذت میبرید :-)
پاسخ:
آره ولی هنوز مدیر همش با من دعوا داره

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">