213.NEW ICU
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۴۰ ب.ظ
دیروز بعد از دوروز تعطیلی که رفتم سرکار از همون اول ورودم به بیمارستان متوجه تغییراتی شدم. نمیدونم چرا اینا حرکتای ضربتی شونو میذارن تو تعطیلات که مانیستیم. دیدم در آی سی یو جدید خیلی تمیزه تو دلم گفتم چه عجب این نخاله هارو جمع کردن از وسط بیمارستان. بعد دیدم از ته راهرو خدمه داره با یه تخت خیلی تمیز میاد دوباره تو دلم گفتم چرا با این دارن مریض از اتاق عمل میبرن هی فکر کردم تا در نهایت یادم افتاد ااااا اینا تخت جدیدای آی سی یو. تا اون موقع خدمه رسید بهم و با لبخند گفت مبارکه خانوم مهندس 0_0 ته راهرو رسیدم به مدیر بیمارستان یهو دوزاری خودم افتاد که وای دارن آی سی یو افتتاح میکنن. به مدیر گفتم کی؟ گفت فردا 0_0
یا خدا این چه وضعشه؟ چرا اینقد هولهولکی ما که همه کارامون مونده بود :/ بدو بدو کیفمو گذاشتم اتاق اومدم دیدم وای خیلی کاره ... حتی استیشن هم نداشت مدیر گفت تا ظهر میاد نصب میکنه. نگو چون فقط یه روز تا ماه رمضون مونده بود میخواستن یهو افتتاح بشه دیگه. آخه تو ماه رمضون که نمیشه شربت و شیرینی داد :/ ما تا 5 بعدازظهر مشغول بودیم. صبح من از راه رسیدم رفتم اونجا تا 9 بعد برای افتتاحیه نرسیدم برم کار داشتم (گریه) یکی گفت همیشه همینه اونایی که کار کردن تو افتتاحیه نیستن ولی بقیه هستن.
البته هنوز خیلی مونده تا بخش منتقل بشه به اونجا ولی بالاخره افتتاح شد :)
آقا مسئول فنی بودن خیلی سخته امروز طرف 15 میلیون جنس آورده همه رو گرون خریده بود و البته خیلیاش مجاز هم نبودن در نتیجه به خاطر عدم تایید من همه رو برگردوندن. طرف میخواست خفم کنه. هر وقتم من میرم انبار میگه یا ابالفضل .....
البته یه کم دیگه ازم حساب میبرن هرچی وارد انبار میشه سریع زنگ میزنن به من که بیا ببین چیکارشون کنیم. ولی سخته نمیخوامممممم
یا خدا این چه وضعشه؟ چرا اینقد هولهولکی ما که همه کارامون مونده بود :/ بدو بدو کیفمو گذاشتم اتاق اومدم دیدم وای خیلی کاره ... حتی استیشن هم نداشت مدیر گفت تا ظهر میاد نصب میکنه. نگو چون فقط یه روز تا ماه رمضون مونده بود میخواستن یهو افتتاح بشه دیگه. آخه تو ماه رمضون که نمیشه شربت و شیرینی داد :/ ما تا 5 بعدازظهر مشغول بودیم. صبح من از راه رسیدم رفتم اونجا تا 9 بعد برای افتتاحیه نرسیدم برم کار داشتم (گریه) یکی گفت همیشه همینه اونایی که کار کردن تو افتتاحیه نیستن ولی بقیه هستن.
البته هنوز خیلی مونده تا بخش منتقل بشه به اونجا ولی بالاخره افتتاح شد :)
آقا مسئول فنی بودن خیلی سخته امروز طرف 15 میلیون جنس آورده همه رو گرون خریده بود و البته خیلیاش مجاز هم نبودن در نتیجه به خاطر عدم تایید من همه رو برگردوندن. طرف میخواست خفم کنه. هر وقتم من میرم انبار میگه یا ابالفضل .....
البته یه کم دیگه ازم حساب میبرن هرچی وارد انبار میشه سریع زنگ میزنن به من که بیا ببین چیکارشون کنیم. ولی سخته نمیخوامممممم
۹۵/۰۳/۱۷
ما منتظر بازگشایی یک بخش جدید هستیم ولی باید بیایند بازدید تا تاییدش کنند. چند بار آمدند و تاییدش نکرده اند. انشالله تو ماه جاری اون جا باز میشه و با اضافه شدن درآمدش به بخش، حقوق منم زیاد میشه. بیبیب هورا!