دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

217. تولید 1995

دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۵۸ ب.ظ

یکی از تختای اتاق عمل یه ایراد مسخره پیدا کرده بود دوماه ، ما گیر این بودیم.چند روز پیش نمایندگان شرکتشون اصفهان بودن سرراه اومدن ببینن جریان چی شد بالاخره و اینکه کلا یه بازدیدی بکنن دیگه. ساعت 6 بعدازظهر اومدن منم اومدم بیمارستان.اتاق عمل هم خلوت عمل نداشتیم. در حین انجام کار دیدن تخت تولید 1995 بوده. با اینکه تولید شرکت خودشون بود، خودشون کف کرده بودن. مطمئنم این دیگه میشه جزو تبلیغاتشون که ما فلان جا یه تخت داریم از 1995 هنوز هم کاملا سرپاست و کار میده. واقعا هم همینطوره . تخت برقیه. جالبه تا طرف گفت مال 1995 همه رفتن تو عمق تاریخ که من گفتم من 5 سالم بود :) بعد دیدن نه دیگه مال عمق تاریخ هم نیست مال 21 سال پیشه.

مهندس اومد یادم بده چطوری دسته تخته بلند کنم. وایساده بودم کنارش. دستشو مشت کرد و انگشت اشارشو گذاشت رو میله. به منم گفت دست چپتو بذار رو میله. منم مثل خودش انگشت اشارمو گذاشتم. بعد طرف غش کرد از خنده :/ میگه تو کل دستتو بذار. با یه انگشت که نمینتونی.. پس چرا اون میتونه؟ خدایا چقدر تفاوت.

البته من نمیدونم چرا وقتی تو فکرم دستام قوی میشن. مثلا در پشت سرم خیلی محکم میبندم. چند روز پیش داشتم در اتاق عمل با کل شیشه هاش میاوردم پائین :/ دستگیره در واحد کپی  هم من کندم. دنده ماشین هم چندبار از جا درآوردم. دیشب که ظرف میشستم شیر آب موقع بستن کندم. بعد به همسر گفتم این دیگه پوسیده بود تا بهش دست زدم افتاد :/

با این شرایط باز من مسخره میکنن که چرا انگشتتو گذاشتی؟

دیروز دلم گرفته بود امروز بهترم. کلاس آموزشی ام افتاد 5شنبه. درنتیجه عصری با همسر میرم اصفهان. قبلا تنها میرفت عین خیالمم نبود الان نمیتونم دلم مثل سیر و سرکه میجوشه. فکر کنم به خاطر محیط کارمه.ابروهامم خودم برداشتم :)

۹۵/۰۳/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۴)

سلام
- حالا تونستید دسته تخت رو بلند کنید؟
- واقعا دنده ماشین درآوردین؟! O-o مگه چند بار پشت فرمون نشستید؟! همونه که ماشین رو دستتون نمیدادن! :) ......شوخی کردم
- "این دیگه پوسیده بود تا بهش دست زدم افتاد" پوسیده بوده پس:)) همخونه ایه منم سه شنبه وقتی من ماموریت اومده بودم استان شما زد یه چیزی رو خراب کرد بعد یچیزی گفت شبیه همین پوسیدگی ای که شما گفتید! :|
- اگه قدرتتون رو میدونستن میگفتن ناخنتون رو بذارید:)
پاسخ:
سلام
اره بابا کاری نداشت :)
ارخه واقعا دفعه اول که نشستم دنده رو کندم :/
خب پیش میاد دیگه اونم گناه داشته :)
والا بخدا
چی چیو پیش میاد؟! من قبلش حدس میزدم همچین اتفاقی بیوفته و بشکنه! :|
بعدش بهم میگه واسه چند سال پیش بود؟!پوسیده بود :| البته منم به رووش نیاوردم
پاسخ:
خخخخخخخ
حالا چی شکسته بود؟
وای چقدر دستات قویه مهندس جاااان :) دلت نگیره خانومی
پاسخ:
مرسی عزیزم. شما کجای؟ وبت لو رفت یا نه؟ دیگه نمینویسی؟
گیرنده های دیجیتال که با usb به لپ تاپ وصل میشه، محل اتصال آنتن به usb ی قطعه ظریفی بود که اون رو شکست، بخاطر اینکه وقتی به لپ تاپش وصل بود لپ تاپش رو زیاد جابجا میکرد
پاسخ:
خب این چیزی نبود که مثل من بگه پوسیده بود :)
باید خودش مراقب میبود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">