دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

دلنوشته های روزانه من

اینجا مخصوص حرفهایی است که به هیچکس نمیشه گفت

آخرین مطالب

۳۱۸. دلم پوسید

يكشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۳۷ ب.ظ

مخلوط حسهایی که همین الان دارم. ترس، بی هویتی، بیکسی، دلتنگی، حس خفگی، این حس که اینجا گیر افتادم و نمیتونم دیگه توش نفس بکشم، استرس کارام، بدتر از همه ... پس زده شدم. 

خیلی روزا کوتاهه همش شبه. همش تاریکی. همش تنهایی. دیگه نمیتونم. این دفعه چقد طولانی شد چقد زود دلم تنگ شد. خدایا آرامش میخوام زندگی پر آرامش و عشق میخوام. نمیدونم تقصیر کیه ولی الان فقط ترسم و گریه.

۹۵/۰۹/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
خانوم مهندس

نظرات  (۴)

تقصیر کسى نیس عزیزم
کلا زندگى مشترک بین سالهاى سوم تا پنجم یک چیز داغون و مزخرفى هست
تحقیقات اینو تایید کرده و حتى بیشترین میزان طلاق و خیانت و ... هم تو این بأزه اتفاق میفته
احتمالا چون طرفین از شور و حال اولیه میفتن و در عین حال ثبات مادى و شغلى و ... کافى ندارن
این دوره بحرانی تقریبا تو همه زندگیا هست و باید صبورى کرد 
من در حد وقت گرفتن از مشاور هم پیش رفتم ولى پیشش نرفتم و خودمم متوجه نشدم کى و چطورى اونهمه مشکل و درگیرى حل شد

ولى واقعا و جدا مسافرت لازمى
اون مراسم عقد پسردایى رو حتما حتما برو
یادته بهت گفت تمام دنیا نباشه تو باشی؟؟؟ 

به اون شب فکر کن 

شاید داره از چیزی زجر میبره که تو خبر نداری
سلام
دل منم خیلی وقته پوسیده! :|
همه گفتنی ها رو "نیلوفر" و "yek banoo" زدن دیگه :)
ان شاءالله که درست میشه همه چی :)
این همون لحظاتی است که بهش روزمرگی می گویند. اگر این پستی ها نباشه، بلندی ها دیده نمی شوند. روزهای تاریک نباشه روزهای روشن این قدر درخشان نیستند.
پاسخ:
آره ولی یه موقع هایی هم ما خیلی دل نازک میشیم :(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">